پسرک جلوی خانومی را میگیرد و با التماس میگوید :
خانم ! تو رو خدا یه شاخه گل بخرید
زن در حالی که گل را از دستش میگرفت
نگاه پسرك را روي كفش هايش حس كرد
چه كفش هاي قشنگي داريد ! زن لبخندي زد و گفت:برادرم برايم خريده است
دوست داشتي جاي من بودي؟ پسرك بي هيچ درنگي محكم گفت:
نه ولي دوست داشتم جاي برادرت بودم!
تا من هم براي خواهرم كفش مي خريدم
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:عیب نداره ما با همه دوستیم عزیزم
.: Weblog Themes By Pichak :.